آیا اخلاقی است که برای آزاد کردن گروگانها به داعشیها جزیه بدهیم؟
پیتر سینگر | فیلسوف اخلاق استرالیایی
هر کسی که به ایدئولوژی گروه داعش اعتقادی نداشته باشد، احتمالا موافق خواهد بود که سربریدن بعضی از گروگانها از سوی هواداران این گروه خطاست. اما تصمیمات محرمانه دولتهای اروپایی مبنی بر پرداخت جزیه به این گروهها در ازای آزاد کردن اتباعشان، محل بحث و جدل است.
گر چه گروگانهای داعش ملیتهای مختلف داشتهاند، تا به امروز فقط سر آمریکاییها و انگلیسها بریده شده. تنها تبعهی اروپایی که گفته شده داعش مستقیماً جان او را گرفته، یک روس به نام سرگی قربانف بوده است اما اطلاعات چندانی از او در دست نیست. هیچ دوست یا خویشاوند او حرفی نزده، و هیچ ویدیویی از نقل او منتشر نشده است. مقامات روس هم علنا مشکوکند که او اصلا تبعهی روسیه بوده است. از سوی دیگر، داعش پانزده گروگان را آزاد کرده، که بینشان اتباع ایتالیا، فرانسه، سوئیس، دانمارک و اسپانیا بودهاند.
دولتهای آمریکا و انگلیس از دیرباز سیاست خودداری از پرداخت جزیه به سازمانهای تروریستی را داشتهاند. افزون بر این، وقتی مایکل فولی، برادر جیمز فولی، یکی از گروگانهای نگون بخت داعش، از آن گروه تقاضای پرداخت جزیه دریافت کرد، اف بی آی به او هشدار داد که طبق قوانین ایالات متحده، پرداخت پول به تروریستها جرم است. نتیجه آن که سر فولی هم بعدتر بریده شد.
در مقابل، بیش از یک دهه است که بسیاری از دولتهای اروپایی ابایی از پرداخت میلیونها یورو به تروریستها در ازای آزادی شهروندانشان نداشتهاند، یا پرداخت جزیه از سوی خویشاوندان و دوستان گروگانها را تسهیل کردهاند. این رویه به رغم قطعنامهای است که شورای امنیت سازمان ملل در ماه ژانویه به اتفاق آرا تصویب کرد و پرداخت چنین جزیههایی را محکوم کرده است، و نیز بر خلاف اعلامیهی مشابه که در اجلاس سال گذشتهی گروه هشت تصویب شد – که بعضی از همین کشورهایی که به پرداخت جزیه ادامه میدهند آن را امضا کردهاند.
فرانسه بیشتر از هر کشور دیگری جزیه پرداخته ـمجموعاً ۵۸ میلیون دلار از سال ۲۰۰۸ بدین سو، از جمله در یک مورد در سال ۲۰۱۳ که چهل میلیون دلار بابت آزادی چهار تبعهی فرانسوی گروگان در مالی پرداخت. اما سیاست فرانسه شاید در حال تغییر باشد. پس از آن که فرانسه در سپتامبر ۲۰۱۴ در حملات هوایی علیه داعش وارد شد، یک گروه پیکارجوی الجزایری هروی گوردل، گردشگر فرانسوی، را گروگان گرفت و تهدید کرد که او را به قتل میرساند مگر این که فرانسه از حمله هوایی دست بکشد. اما این بار فرانسه کوتاه نیامد و مانوئل والس، نخست وزیر، گفت که حتا یک اینچ عقبنشینی به معنای پیروزی شبه نظامیان خواهد بود. بعدتر سر گوردل بریده شد.
فشاری که بر دولتها برای پرداخت جزیه هست قابل درک است. مسئله به قاعدهای معروف به «قاعده نجات» برمیگردد. این وظیفهی مفروض که هر قدر بتوانیم بپردازیم تا یک قربانی قابل شناسایی، مثل کارگری که در معدن گرفتار شده، یا کوهنوردی مجروح، یا کودکی نارس، را نجات دهیم. در حالی که میل به سرمایهگذاری در نجات جان قربانیان وقتی نتوان آنها را از پیش شناسایی کرد، کمتر خواهد شد؛ مثلاً وقتی پای افزایش امنیت جادهای یا آموزش تدابیر درمانی پیشگیرانه به میان میآید.
قاعده نجات را باید قاعدهای مربوط به روانشناسی انسان دانست، نه اخلاقیات. اگر خودمان را جای یک گروگان بگذاریم، یا تصور کنیم فرزند، مادر یا پدر، یا همسرمان اسیر تروریستها شده و آنها جزیهای معقول بابت آزادی عزیزانمان مطالبه کردهاند، به کار بستن این قاعده شاید توجیهپذیر به نظر آید. اما به واقع، آنها قربانی ۱۲۵ میلیون دلار پول جزیهای شدهاند که در شش سال گذشته به چنین گروههایی پرداخت شده و آنها را قادر ساخته شبه نظامیان بیشتری را مسلح کنند و حملههای مرگبارتری ترتیب دهند. ما باید منابعمان را طوری به کار اندازیم که بیشترین شمار انسانها را نجات دهیم؛ و در کل پرداخت جزیه به از دست رفتن جان انسانهای بیشتر میانجامد.
علاوه بر این، قوت نظامی افزودهای که تروریستها از درآمد جزیه میگیرند تنها آسیب و زیانی نیست که پرداخت جزیه موجب آن میشود. پرداخت جزیه بابت آزادی یک گروگان غربی این انگیزه را در شبه نظامیان ایجاد میکند که گروگان دیگری بیابند.
ژنرال جان الن، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در افغانستان و فرستاده ویژهی کنونی باراک اوباما در ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش، میگوید نمیتوان مشخص کرد که چه تعداد از آمریکاییها بین خاطر که گروه میداند بابت آزاد کردنشان جزیه دریافت نخواهد کرد، «ربوده نشدهاند». به گفتهی او «آمریکاییهای زیادی در آن منطقه هستند که داعش هرگز آنها را نربوده، چون میدانستند که به گروگان گرفتن آنها هیچ فایدهای برایشان نخواهد داشت.»
دولتهایی که جزیه میپردازند جان بعضی از اتباع خود را نجات میدهند، اما جان اتباع دیگر خود – و انسانهای دیگرـ را در معرض خطری بزرگ قرار میدهند. خودداری از پرداخت جزیه به تروریستها شاید سنگدلانه به نظر برسد، اما حقیقت این است که این تنها سیاست اخلاقی موجود است. سیاستی که همهی دولتها باید در دستور کارشان قرار دهند.
PROJECT SYNCICATE