مادلین مکین وقتی در سال ۲۰۰۷ ربوده شد دختر سه سالهای بود. از آن موقع پدر و مادرش به این امید دلخوش هستند که ممکن است مادلین به اینکه دزدیده شده واقف نباشد، و از گمشدگی خود بیخبر باشد، اما توسط فرد یا افرادی مراقبت میشود. او شاید حتی نمیداند منزل و خانوادۀ اصلی او این افراد نیستند. گاهی انسان گمشده از خدا هم ممکن است متوجه گمشدگی خودش نباشد در حالی که محبت خانۀ پدر آسمانی او بسیار متفاوت از دنیای است که در آن زندگی میکند.
در خبرها بود که کودکی در سن و سال پائین از پدر و مادرش خودش مواد مخدر دریافت کرده و معتاد شده بود. او به تشویق پدر و مادرش از این مواد مصرف کرده بود. شاید برای این بچه، چنین زندگی عادی محسوب میشد. شاید نمیدانست احساس امنیتی که در این خانواده میکند کاذب است. در واقع امنیت او در همین جایی که خانه میدانست به خطر افتاده بود.
از پسر ۱۸ سالهای که دچار یک نقص جسمی بود دلیل این نقص را جویا شدیم. او در پاسخ گفت که مادرش وقتی او را باردار بوده قصد سقط جنین داشته و همه راههایی را که برایش ممکن بود به منظور سقط جنین به کار برده است. اما هیچ کدام موفقیت آمیز نبودند. در نهایت سعی کرد با فشار بر رحم خود باعث سقط جنین شود. بچه سقط نشد اما در نتیجه این فشارها نوزاد دچار نقص جسمی شده بود. در واقع جایی که باید اولین پناهگاه و مکان امن او میبود، پر خطرترین مکان زندگی او شده بود. شاید بعضی از ما از زندگی در دنیا احساس رضایت و امنیت میکنیم. اما امنیت واقعی ما در خداست.
از متن موعظه: دکتر مژده هاکسلی