نویسنده: جان میسون هاجز
ترجمه: کوروش جهانشاهی
باخ در سال ۱۶۸۵ در یک خانواده شناخته شده و اهل موسیقی به دنیا آمد. پس جای تعجب نیست که او نیز در زندگی ۶۵ ساله خود، به عنوان یک نوازنده ارگ رهبر گروه کر و یک آهنگساز شناخته شده معروف بود و حتی فرزندانش همگی آهنگسازان قابلی بودند. او به عنوان آهنگساز قطعات بسیار زیادی نوشت که شامل کلیه فرمها و سبکهای شناخته شدۀ زمان خود مانند کانتات، قطعات آوازی، پَشِن (یک سبک کورال)، مسهای مذهبی برای کلیسا و قطعات سازی مانند کنسرتوها و قطعاتی برای سازهای کلاویهای و قطعات مجلسی میباشد.۱ متاسفانه بسیاری از قطعات او در طی زمان مفقود شدند، و بیوه او روایت میکند که قطعهای از او را در مغازهای فروشنده برای پیچیدن ماهی به کار برد.
باخ در زندگی خود به عنوان بهترین نوازندۀ ارگ شناخته میشد که میتوانست هر قطعهای را بنوازد و به عنوان یک بداههنوازی زبردست بسیار معروف بود. برخلاف آهنگساز معاصر خود جرج فردریک هندل او آهنگسازی خانگی بود و به ندرت به سفر میرفت. در زمانی که هندل به عنوان آهنگساز در دربار انگلستان معروف بود، باخ ترجیح میداد در خانه و وطن بماند و در کلیسای محلی خود و با ۲۲ فرزند خویش مشغول باشد. برای او شناخته شدن و معروفیت جهانی اهمیتی نداشت.
بحث اصلی ما در مورد مس سی مینور (Bm) است. باخ روش جمعآوری متفاوتی از تمام اجداد موسیقیدان خود در قرون وسطی به عنوان آهنگساز مس انتخاب کرد. به عنوان نمونه من پیشنهاد میکنم به یکی از مسهای مذهبی قرن شانزدهم متعلق به پالسترینا۲ که به عنوان مس پاپا مارچلی۳ شناخته شده گوش دهید، که متعلق به رنسانس ایتالیا است. خصوصا به بخش گلوریا (جلال خداوند) گوش دهید. ترجمه این متن چنین است: جلال بر خدا در عرش برین، و آرامش بر مردمانی که بر زمین مورد لطف اویند. ما تو را میپرستیم و برکت میدهید، ما تو را ستایش میکنیم و جلال میدهیم …”
ببینید متن پالسترینا چقدر واضح و شفاف است. تمام خطوط ملودی بسیار روان و واضح بوده و از پرش نتها خبری نیست. و متن بسیار شمرده شده است و هر نت متعلق به یک سیلاب یا هجای کلمهای است و متن فاقد هر گونه پیچیدگی ریتمیک است. هر کلمه تنها یکبار تکرار میشود. تن آهنگ بسیار آرامش بخش و با وقار و زیبا و در خدمت زیبایی و آرامش آسمانی است.
تصور کنید این قطعه آسمانی را در کلیسای پطرس مقدس (St. Peter) در شهر روم گوش دهید. این قطعه فاقد هر گونه بخشِ سازی و تنها برای خوانندگان نوشته شده و به روش موسیقی سنتی عبادی۴ در دوره رنسانس نوشته شده است. حال به همین قطعه، به همین نام، از باخ گوش دهید. متوجه یک ارکستر کامل دورۀ باروک، شامل ترومپتها، سازهای زهی، طبلها، و سازهای بادی میشوید، که همگی به شیوۀ ریتمیک رقص مانند اجرا میشود. بخش ریتمیک همه جا هست و ریتم هیجان انگیز به گوش میرسد. و هر بخش آوازی به روش ملیزماتیک۵ (یک کلمه و هجا برای بسیاری نت)، ساخته شده و هر گروه آوازی با این کلمه جلال بر خدا در اعلی علیین، مرتباً تکرار میشود، که چندان در وهلۀ اول لذتبخش نیست و متن مملو از تریلها، تزئینات، و گریسنتها است که در زمان باروک در ایتالیا و آلمان بسیار معمول بوده و با رنسانس که مشخصۀ آن در معماری و موسیقی آرامشبخش بودن است، قابل مقایسه نیست.
همچنین دقت کنید به اینکه وقتی باخ متن را از “جلال بر خدا در عرش برین” و “آرامش بر زمین” تغییر داد، ناگهان موسیقی آرامش بخش شد. این گونه موسیقی توصیفی در زمان باخ و دروه باروک بسیار متداول بوده است. به این معنی که خطوط ملودی منعکس کنندۀ حالت و معنای کلمات میباشند. در دورۀ رنسانس بالایی کلمات دیکته کنندۀ روش و تن موسیقی میباشند. به جای اینکه فرم و شکل موسیقی روش خوانندگی را القا کند.
در پایان این قطعه شاهد یک مثال از تبحر باخ در کنترپوان۶ هستید. در بخش “و آرامش بر مردمانی که بر زمین مورد لطف اویند” هر بخش آوازی با یک ملودی واحد وارد میشود و سپس راه خود را ادامه میدهند تا بخش آوازی بعدی. یعنی آنکه بخش بعدی بدون آنکه از صحنه خارج شود، ادامه مییابد. این بخش باشکوه چهارصدایی که نمایانگر تبحر و تخصص باخ در فن کنترپوان است، به شنونده القا میشود، و شنونده از تبحر باخ متحیر میماند، که شادی و لذت آن قابل توصیف نیست. این نبوغ باخ است، و موسیقی او منعکس کنندۀ بینش او از انسانی است که هم خرد دارد، و هم احساس و انعکاسی است از یکپارچگی خلقت که در عین گوناگون بودن، یکپارچه میباشد.
حال به بخش “او مجسم شده”۷ از بخش کردو (credo) گوش دهید. دقت کنید، خطوط ملودی کلمات و متن را تفسیر میکنند. هر بخش آوازی ملودی پایینرونده یا نازلشونده دارد. همانگونه که عیسی مسیح نزول کرد در تجسم خود به عنوان انسان. وقتی به جملۀ “از مریم باکره”۸ میرسید، دقت کنید که او چگونه به یک شادی آرامشبخش میرسد. همانگونه که تا به حال این همه شادی در موسیقی او مشاهده شده است.
حال مقایسه کنید، بخش “مصلوب شده” که با این جملۀ “مرد و مدفون شد” تمام میشود. ولی این بخش، سریعاً متصل میشود به بخش بعدی، یعنی “رستاخیز یافت”. البته این زیبایی در مفاهیم شاید در وهلۀ اول که به قطعه گوش میدهید، به ذهن نرسد، ولی به مرور و با تعدد گوشدادنها به این مفاهیم توصیفشده میرسیم.
حال دقت کنید به تعلیقها۹ (بخشهای ناهنجار و بدصدای ناهنجار هارمونیک) که در ضرب اول هر میزان به گوش میرسد؛ و در ضرب دوم حل میشود. در این بخش غالباً کلمه فیکسوس (fixus) را میسرایند که القا کنندۀ درد و رنج صلیب میباشد و سعی دارد این درد و رنج را به ما که شنونده هستیم انتقال دهد. این یک راه بسیار قدرتمند برای شریک کردن شنونده در تجربۀ بودن در پای صلیب میباشد. مس سیمینور (Bm) باخ یک نمونۀ عالی از تمدن غربی و قابل قیاس با نمایشنامههای شکسپیر و نقاشیهای رامبراند است. اینها تنها نمونههای کوچکی از خروارها عظمت کشفناشدۀ باخ هستند. امیدوارم با خواندن این مقاله تشویق شوید، موسیقی باخ و قطعات او را با دقت و دیدی متفاوت گوش دهید.
منبع: Ransom Fellowship
سی دیهای مورد اشاره:
Bach Mass in B minor: Atlanta Symphony Orchestra, Robert Shaw, conductor on the Telarc label – #80233; or: Helmuth Rilling conducting on the Hanssler label – #92070.
Pope Marcellus Mass of Palestrina: The Best of the Renaissance-The Tallis Scholars Uni/Philips – #462862; or: Pope Marcellus Mass/Mass Aet-Oxford Camerata Naxos – #550573.
پی نوشت:
cantatas, oratorios, passions, masses, and chorales for the church; orchestral concertos and suites, concertos, keyboard works for clavier, harpsichord, and organ; and solo and chamber works
۲٫ Palestrina
۳٫ Pope Marcellus Mass
۴٫ chapel
۵٫ Melismatic
۶٫ Counterpoint (یک مفهوم بسیار پیچیده در تکنیک آهنگسازی)
۷٫ “Et incarnatus or “And was est incarnated
۸٫ Maria virgine” or “of the virgin Mary,”
۹٫ Suspensions